کلـبه عاشـقانه ی مــا12تـا
حکایت رفاقت منو تو حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو تلخ نوشیدم که با هر جرعه بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه؟ و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم حتی تلخ تلخ
نظرات شما عزیزان:
سلام خوبی عزیزم امیدوارم که حالت خوب باشه امروزکامل زیربارون بودم خیلی حس قشنگیه.من اهل بوشهرم
به مدپرستان بگواخرین مد کفن است
گررررررررررررررررررررريه
سلام خوبی؟مرسی که بهم سر زدی وبلاگ تو هم خیلی خوشگله مطالبش هم عالین این مطلبت هم حرف نداره خداییش افرین
Power By:
LoxBlog.Com |